عصاره مفاهیم طریقت بنی آدم: بهترین خودت باش
چطور بهترین خودم باشم؟
ابتدا باید خودت باشی و بعد ذره ذره آن را بهتر کنی.
مگر تاکنون خودم نبوده ام؟
به احتمال بسیار زیاد نه! مگر غیر از آن است که اگر جای دیگری به دنیا می آمدی و چیزهای دیگری می آموختی و تجربیات دیگری برایت پیش آمده بود، افکار و عقاید و الگوهای دیگری در زندگی داشتی!
یا مگر غیر از این است که مدام افکار و احساساتی را تجربه میکنی که کنترل آن را در دست نداری!
پس باید قبول کنی که تاکنون تنها بازیچه دست پیرامون بودهای!
اما من خیلی تلاش کردهام!
تو نمیتوانستی چون خودت پشت فرمان نبودی!
تاکنون فرمان به دست دیگری بوده است که بهتدریج او را خواهی شناخت…
او که پشت فرمان بود کیست؟
“ذهنِ تو!”
نابلدی، که تو او را خود می پنداری.
مگر من ذهنم نیستم؟
چرا فکر می کنی که تو ذهنت هستی؟
تو هرگز نمیگویی “من بدنم!” پس چطور می گویی ” من ذهنم ” ؟!
تاکنون بهاشتباه خودت را با ذهنت یکی پنداشته و او هم حکمرانی می کرد! درحالیکه او هم “ذهنِ توست و نه خود تو”، یکی از لباسهایی است که پوشیده ای!
پس من کیستم؟ چطور خودم را پیدا کنم؟
خود تو همینجاست و سرنشین همین زندگی است . با تسلط بر ذهن به تدریج خود را بیشتر ادراک خواهی کرد.
در طریقت، آرام آرام با خود را خواهی یافت و کنترل همه کالبد هایت (جسم، ذهن، احساس و …) را به دست خواهی گرفت.
معنای طریقت چیست؟
شاید اگر بهجای کلمه “طریقت ” بگویی ” طریقش ” راحتتر معنای “طریقت” را دریابی.
آدمیان برای تجربه اتصال ناب با سرچشمه بی کران حقیقت، تلاشها می کنند و راهها میپیمایند و جفت بدحالان و خوشحالان می شوند تا به بنا بر ظرفیت به وصالی برسند. به نگاهی، نقشه مجموع این تلاشها همان طریقت است و مغز آن چیزی جز، با “توجه زندگی کردن” نیست!
به قول سام عزیز: اگر از ابزار “توجه” استفاده کنی، راه را خواهی یافت.
چطور به طریقت بنیآدم اعتماد کنم؟
طریقت بنیآدم از کسی دعوت نمیکند، اینجا خانه زنان و مردانی است که در مسیر زندگی خود، تمام راههایی را که میشناختهاند آزمودهاند و به انتهای همه راههای خود رسیدهاند.
آنهایی که بدون هر ادعایی هر یک تنها در تلاش برای آباد کردن خانه دل خودشان هستند. ما معتقدیم که تنها از این طریق میتوان دنیای بهتری ساخت.
در روند طی دروس با ادراک “سازوکارها و نحوه عملکرد پدیدهها”، مشاهده انسجام و پیوستگی مطالب نظری و مشاهده نتایج عملی حاصل در بهبود کیفیت زندگیات میتوانی بهتدریج اعتماد کنی. اعتماد بهتدریج و تنها در طی زمان حاصل میشود.
سر من از نالهٔ من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
آیا مسیرمان درست است؟
اول بگو کجا می خواهی بروی، تا به تو بگویم که راه درست است یا نه؟
اگر به دنبال اویی، او در توست، پس فقط به خودآ
و برای به خودآمدن بهترین خود باش
همواره آگاه باش که بهترین تو نمیتواند بر سراب ها بنا شود، سرابها فقط زمان و انرژی تورا میربایند.
تقلید بدون ادراک، نمونه ای از این سراب ها و باعث گمراهی است، پس هیچچیز را بدون “توجه” قبول نکن.
آیا برای بیدار شدن باید کار ویژه ای انجام دهم؟
رشد درحرکتی آهسته و پیوسته محقق میشود، همچون یک گیاه و بدون تلاشهای بیهوده و اضافه و در تعهد همیشگی به بهترین خود بودن
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من
نگرش این طریقت به زندگی مرسوم اجتماعی و شغلی چیست؟
از نظر طریقت بنیآدم، یکی از بهترین روشهای مفید بودن این است که استعدادهای بخصوص خودت را که فصل مشترک تمام تجربیات زندگی توست، شکوفا کنی و در مسیر اهدافی صحیح از آن استفاده کنی.
کار و فعالیت بخش مهمی از طریقت در بنیاد آگاهی بنیآدم است .
آیا این طریقت مخالف لذت است؟
طریقت بنی آدم با لذت مخالف نیست. ما باور داریم که لذت هم بخشی از زندگی است که باید به قدر وسع و معرفت از آن بهره مند شد.
اما فراموش مکن هیچ لذتی ذاتاً پایدار نیست و اگر صرفاً در جستجوی لذت باشی، بهتدریج دربند پیرامون گرفتار شده و “توجه”ات را از دست خواهی داد و بهتدریج دنیایت کوچک و کوچکتر میشود.
نظر این طریقت راجع به معنای زندگی چیست؟
نشانه قرار گرفتن در طریقت، بالا رفتن کیفیت تمام ابعاد زندگی است که با حفظ و بالابردن تعادل میسر است.
برای درک تعادل به نور خورشید نگاه کن، ارزش نور خورشید بر کسی پوشیده نیست پس چطور عدهای در آبادان از آن گریزان هستند وعدهای در آلمان در جستجوی آن ؟!
خوب که بنگری درمیابی، نه کسی از نور خورشید فراری است و نه در جستجوی آن، بلکه همه به دنبال برقراری تعادل هستند.
آگاه باش که حفظ تعادل تنها با شناخت خود و ادراک قوانین چرخههای گوناگون حاصل میشود.
پس، معنای زندگی را فقط با پیدا کردن تعادل در چرخهها میتوانی دریابی.
تجربیات فراذهنی در طریقت بنی آدم
وسعت وجود انسان بسیار فراتر از آن است که تاکنون شناختهای
و عظمت جهان هستی بسیار فراتر حد تصور
زمانیکه در مسیر بهترین خود بودن، رشد کنی،
آرام آرام حجابهای غفلت از پیش چشمانت کنار رفته
و بهقدر وسع، ابعاد دیگری از هستی را تجربه خواهی نمود
تجربه ای حاصل از رقص جسم ، ذهن، احساس و دل …
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
بنیاد آگاهی بنی آدم در کجای این کره خاکی است و چه قوانینی دارد؟
دفتر مرکزی بنیاد آگاهی بنیآدم کجاست؟
دفتر مرکزی در شهر لیمبورگ، کشور آلمان است.
بنیاد آگاهی بنیآدم چطور جایی است؟
بنیآدم یک انجمن خصوصی با محوریت آموزش آگاهی معنوی است
استفاده از خدمات بنیآدم تنها مختص اعضای آن است
تنها راه رهایی آدمیان، آگاهی است و آگاهی با آموزش میسر می شود
بنیاد آگاهی بنیآدم وابسته به کجاست؟
بنیاد بنیآدم یک انجمن خصوصی، غیرسیاسی و غیرنظامی است و وابسته به هیچ گروه یا جناح یا سازمانی نیست.
مخارج فعالیت بنیآدم چگونه تأمین میشود؟
با اینکه مخارج فعالیت بنیاد آگاهی بنیآدم، از طریق پشتیبانی داوطلبانه اعضاء آن تامین می شود. ما ایمان داریم که پادشاه پشتیبان ماست و هرگز برای حمایت از این فعالیت داوطلبانه، دست بهسوی کسی دراز نکرده و به یاری او، نخواهیم کرد.
ارتباط طریقت بنیآدم با طریقتها و افراد و مؤسسات فعال دیگر در حوزه خودشناسی و معنویت چیست؟
هر یک از فرزندان آدم در هرکجای جهان که در “مسیر بهترین خود بودن”، گام بر میدارند و با اساسنامه ما تضاد منافعی ندارند، همسفران ما حساب شده و یاری آنان مرام ماست.
همواره در طول تاریخ، مردان و زنانی از “ما” خدمتگزار بنیآدمیان بودهاند.
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
آیا با ورود به طریقت بنیآدم باید روشها و آموزشهای دیگر را کنار بگذارم؟
زمانی که در حال تمرین رقص جدیدی باشی، نمیتوانی رقص دیگری را همزمان تجربه کنی.
هنگامیکه به یک موسیقی گوش فرا میدهی نمیتوانی همزمان به موسیقی دیگری نیز گوش کنی، هرچند که هر دو موسیقی زیبا باشند، اما ترکیب و آمیختگی دو ضربآهنگ مختلف ممکن است که به ترکیبی ناهماهنگی تبدیل شوند.
توصیه بسیار مهم طریقت بنیآدم به نورجویان خود این است که چنانچه دل به این مسیر میدهند، به هدایت و راهنمایی نوردار خود اعتماد کنند.
طریقت بنیآدم بر پایه اصل “توجه” بناشده و چه در علوم نظری و چه در روشهای عملی، طریقتی پیشرونده است که همواره مجموعه گسترده، هماهنگ و آزموده شدهای از روشهای حسابشده و مدون را بهصورت دستاول و سینه به سینه در اختیار نورجویان قرار داده و آنها را تا رسیدن به نتیجه همراهی و هدایت میکنند.
ضرورت خود انضباطی در مسیر طریقت
آن بعد از هستی که تو آن را به نام دنیا میشناسی، مانند سرزمینی ماسهای در میان اقیانوسی مواج است و به تعبیر علم امروز از تبدیل و دگرگونی مدام انرژی به ماده و ماده به انرژی ساختهشده و هرگز هیچچیز نمیتواند در آن پایدار باقی بماند، چراکه همهچیز پیوسته و مدام “آباد و خراب میشود”.
اگر میخواهی که در زندگیات به تعادل برسی، باید الگوهای ذهنی قدیمی که کیفیت زندگیات را پایین آورده بود را با عاداتی جدید و سالم جایگزین کنی و خود را ارتقاء دهی، لازم است تا در این راه، زمان و انرژی لازم را هزینه کنی. راه طریقت نیازمند آرامش، صبوری و متانت است، پس آنچنانکه راهنمایی میشوی هوشیار قدم بردار که هر که از کوه بالاتر میرود اگر لغزشی کند مسافت بیشتری سقوط خواهد کرد و احتمال آسیب بیشتری نیز خواهد داشت.
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد به این دیر خراب آبادم
آیا امضای عهدنامه الزامی است؟
برای ورود به طریقت بنیآدم لازم است که عهدی را با آگاهی به امضا دربیاوری و مفاد این عهد را جزو ارزشهای زندگی ای قلمداد کنی و متعهد شوی که به آنان وفادار بوده و همواره در تلاش خواهی بود که بهترین خودت باشی.
البته در ابتدای راه باید جلسات اول و دوم پیش نیاز و جلسات اول و دوم وسوم بیداری را پاس کرده تا به مرحله پیش عهد برسی، سپس در جلسه پیش عهد، با ریز مفاد عهدنامه اول و نحوه عملکرد و سازوکار عهد در عالم هستی آشنا خواهی شد.
سپس جلسه عهد را درخواست کرده و به یاری خداوند، چلسه برگزار خواهد شد.
“گفتم که عهد بستم و از عهد بد برستم”
به ندای قلبت اعتماد کن که به تو کمک میکند تا از حفرهای که میکنی خارج شوی.
مسیر و چگونگی آموزه ها
بخشی از آموزش به صورت دروس چند رسانهای ضبط شده است که دسترسی به هر درس بعد از انجام صحیح آزمون درس قبل میسر خواهد بود و بخش دیگری از آموزش در چهار چوب تمرینات عملی و جلسات حضوری آنلاین خواهد بود.
برنامه جلسات در صفحه اصلی و تابلوی اعلانات موجود است.
زمان بندی دروس بنی آدم
بنیاد آگاهی بنیآدم، مدرسه زندگی است، مدرسهای که در آن هر کس تنها با خودش قیاس خواهد شد.
دروس بهمانند تحصیلات رسمی بر پایه یک ساختار مدون برنامهریزی و بناشده، اما هر کس در مسیر تلاش برای “بهترین خود بودن”، با تعادل و ضربآهنگ خودش این مسیر را خواهد پیمود.
این راه طولانی، ایستگاههای زیادی دارد و در طی مسیر قطارهای متعددی را سوار و با مسافران زیادی همسفر خواهی شد و در هر ایستگاهی میتوانی بهترین خودت در همان ایستگاه را ملاقات کنی!
نوردار چه کسی است؟
نوردار به نورجویانی گفته میشود که زندگی خود را چنان برنامهریزی کردهاند که پس از طی دوره نورداری، بتوانند ۷۷ ساعت در ماه بهعنوان یاور به نورجویانی که در سطوح پایینتر هستند کمک کنند.
نورداران به این منظور، شغلهای پارهوقت را انتخاب کردهاند. آنها افرادی هستند که قناعت را آموخته و زندگی سادهای را در پیش گرفتهاند و اطمینان دارند که “یار” نیازهای زندگیشان را برآورده میسازد.
تفاوت راهنمایان شایسته و پیامبران دروغین
راهنمایان شایسته تو را همواره به بهترین خودت دعوت میکنند و پیامبران دروغین به دنباله روی کورکورانه از خودشان.
مواظب باش که در دام پیامبران دروغین گرفتار نشده و خود نیز به آنان تبدیل نگردی.
مدعیان دروغین را میتوانی در این دو گروه دسته بندی کنی:
دسته اول آنانی که خوب صحبت میکنند اما اندوختهای برای عرضه ندارند، پس تو را با آدرسهای اشتباه به مسیرهای دور راهنمایی کرده و فربت میدهند.
دسته دوم کسانی هستند که بهمانند نوزادی تازه متولدشده ای که نور آفتاب را همچون سایهای از پس تاروپود پارچه قنداق درک می کند، پرده ای از انوار حقیقت را از دور نظر کرده و در هیجان و حیرت این نظر، گیج و مبهوت هستند و تو را پیامی میدهند که نمیفهمند و چه بسا مقصود آنان چیزی غیراز آن است که به گوش تو میرسد.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
آیا میتوانم افراد دیگر را هم به این طریقت دعوت کنم؟
هر یک از آدمیانی که میبینی، در برهههایی متفاوت از زندگی خودشان هستند و در حال کسب تجربیاتی در همان سطح.
تا آن سطح را طی نکرده و تجربیات لازم را به دست نیاورده و از آن گذر نکنند آماده “ملاقات با خویشتن” نخواهند بود.
هرگز کسی را به طریقتت دعوت مکن. این رفتار توست که آرامآرام دلهای نرم را مجذوب “نور” میکند.
از قدم اول تا افزایش انرژی
از کجا شروع کنم؟
از همین لحظه و همینجا! ابتدا باید انگشتر اراده را به دست کنی.
لازم نیست راهت را از جای دیگری شروع کنی راهت را از همان جا که هستی آغاز کن.
برای شروع به همان کارهایی که مشغول انجام آنها هستی بپرداز اما با بهترین کیفیتی که برایت مقدور است انجام بده و این یعنی بهترین خودت باش و این تنها ماموریت توست.
آگاه باش برای بهترین خود بودن در هر کاری باید زمان و انرژی بیشتری صرف کرد و چنین است که اهمیت عدم انجام کارهای بیهوده بر ما نمایان میشود.
انرژیام زیاد نیست، چطور آن را افزایش دهم؟
انرژی تو کم نیست، بلکه تاکنون با کارهای بیهوده آن را هدر میدادی.
برای شروع از گفتار زائد پرهیز کن.
کلام مجرایی است که انرژی زیادی را از طریق آن از دست میدهی.
حرف زدن را کوتاه و مختصر کن و به معنی بپرداز، کم صحبت کن و بهجز مصلحت چیزی نگو. چیزی که از تو نپرسیدهاند را از پیش نگو و به اصلاح دیگران نپرداز و فقط به اصلاح خود مشغول باش.
در مورد بالا بردن تعادلاتت کمکم بیشتر خواهی آموخت.
هدف گمشده و احساس سرگشتگی
چرا هر چه برای خواستههایم تلاش کردم نشد؟
بگذار بهجای اینکه چرا نشد، از راهکار صحبت کنیم و اینکه آنچه میخواهی از چه طریقی میتواند محقق شود. اما ابتدا آیا اصلاً میدانی که چه میخواهی؟
اگر هدف نداشته باشی و اگر اهدافت صحیح نباشد نمیدانی که اصلاً به کجا میخواهی بروی.
هدف چیست؟
در طریقت بنیآدم، هدف آزادی و رهایی است اما شاید هنوز درک عمق این مفهوم برایت زود باشد.
بیا از همین نقطهای که در آن هستی شروع کنیم.
بهترین تو در هر شرایطی، متعادلترین وضعیت توست، انسان نامتعادل مدام در حال غرق شدن است و برایش ممکن نخواهد بود که به شکل صحیح بر روی هیچ هدف و مقصدی ایستادگی کند،
قبل از شروع راه تعادلت را به دست بیاور.
از توجه تا تعادل
تعادل یعنی چه؟
بعداً بسیار درباره تعادلات صحبت خواهیم کرد اما حتماً تاکنون عدم تعادل را تجربه کردهای.
زمانی که بر افکار، گفتار و رفتار خودت مسلط نبودی و امور زندگی، ارتباطات اجتماعی، سلامت جسمانی و محیط پیرامونت از نظم مطلوب خارج بود .
چطور میتوانم تعادلم را به دست بیاورم؟
بدان که جهانی که در آن زندگی میکنی، شامل بر منزلهای گوناگونی در ابعاد مختلف است که همگی بر یکدیگر اثرگذار هستند.
“درب هر منزل” همان دروازه قوانین حاکم بر آن منزل است، پس اگر تصمیم گرفتی که به هر منزلی وارد شوی، ابتدا باید قوانینش را درک و سپس آنها را رعایت کنی تا تعادلت در آن منزل حفظ شود.
این اصل در هر سطحی برقرار است و این جمله را بعداً بهتر درک خواهی کرد. تا قوانین را نیاموزی نمیتوانی بهدرستی تعادلت را برقرار کنی.
خواهی آموخت که چه کسی، چگونه و چرا این قوانین را وضع و یا عوض میکند و قوانین چه کسانی مقدم بر قوانین جاری هستند و درنهایت به لطف صاحبش، خواهی آموخت که اولین قانون چطور ایجاد شد.
اگر دوست داری تصوری از قوانین داشته باشی شکل قانون را دایره ببین .
این قوانین چطور و توسط چه کسانی کشف شده است؟
با کمک ابزار “توجه”!
“توجه” تنها وسیلهای است که هر انسانی در تاریکی محض میتواند به کمک آن راه خودش را پیدا کند.
این قوانین طی هزاران هزار سال توسط آدم وعدهای از فرزندانش کشفشده است و آدمیانی که “توجه” را از دست دادند و گرفتار عادت شدند به خواب فرورفتند و دچار گمراهی شدند.
رسالت چیست؟
پیچیدگی زندگی و درک ارزش آن
زندگی با تو یا بی تو در جریان است این کیفیت حال درون توست که ارزش زندگی تو را مشخص میکند و راه و روش یا همان طریقتی که تو در درونت میپیمایی کیفیت حال درون تو را مشخص میکند.
اگر بر ذهن خود مسلط نباشی، اگر هدف را نشناسی و اهداف درستی نداشته باشی، اگر در مسیرت تعادل نداشته باشی و اگر قوانین را نشناسی زندگی برایت سخت میشود.
رسالت من در زندگی چیست؟
به هیچ عنوان به قیاس خودت با دیگری نپرداز، زیرا تو فقط با خود میتوانی قیاس شوی.
از غولهای مسیر و خیر و شر تا گوهر ناب حقیقت
غولها زنده هستند، آگاه باش.
نکته دیگری را نیز باید بدانی: غولها زنده هستند! درست است که غولها در میان داستانها زندگی میکنند ولی از آنجا ذهن آدمها را اسیر کردهاند و بر آنها حکومت میکنند. اگر به اطرافت نگاه کنی مدعیانی را میبینی که اسیر غولهای پشت کلمات هستند ولی خود را صاحبان اختیار میپندارند. این افراد شناخت خود را محدود به کلمات کردند و صد افسوس که وجود کلمات را نیز ادراک نکردند و ره افسانه زدند. با شناخت غولها میتوانی از اسارت آنها رها شوی. بعداً بیشتر دراینباره خواهی آموخت. اما مراقب باش که در پی از بین بردن آنان نیز نباشی! این دامی است که برای آدم پهن کردهاند، آنها از انرژی ذهن آدمیان تغذیه میکنند و زمانی که به آنها فکر کنی از تو انرژی خواهند گرفت. پس اراده کن تا به آنان انرژی ندهی.
هشیار باش که این غولها مدام در غالبهای مختلف ظاهر میشوند، تو اهمیت نده و به مسیرت ادامه بده.
“گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو”
خیر و شر چیست؟
از منظر طریقت بنیآدم هرآن چه مربوط به مفهوم خیر و شر است شاید در این جمله معنا پیدا کند:
انسان در میان سایر موجودات، موجودی است که میتواند قدر و اندازه اختیار خود را خودش مقدر کند، هرآن چه اختیار را از تو میگیرد شر و هرآن چه راه اختیار را بر تو باز میکند، خیر است.
هردوی اینها تنها در درون خود توست و انسان با از دست دادن “توجه” و ناآگاهی و غفلت دچار نسیان شده و راه اختیار را بر خود میبندد.
حقیقت چیست؟
حقیقت تنها یکی است و آن خود خالق یکتا است. میان ادراک حقیقت و رسیدن به حقیقت تفاوت زیادی وجود دارد. تو هرگز نمیتوانی کاملاً حقیقت را درک کنی، اما میتوانی به حقیقت برسی.
بعداً معنای این دو جمله را دقیقتر درک خواهی کرد.
آیا راه حقیقت نیازمند پردهپوشی است؟
“هر که شد محرم دل در حرم یار بماند”
همواره بیپرده صحبت کردنها از حقایق، در میان آدمیانی که عمدتاً “توجه” را از دست داده و در خواب عمیق غفلت فرورفته و گرفتار بتها شدهاند، منجر به سوءتفاهم و عدم تعادل ها و آسیبهایی بوده است.
“هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد”
تاکنون چه فرهادها مرده در کوهها و چه حلاجها رفته بر دارها تا آنکه چراغ راه حقیقت خاموش نماند.
گفت آن یار کز و گشت سرِ دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
پنج میمون
میدانم که اینقدر باهوش هستی که اگر کسی تو را به انجام عملی بدون توضیح اهداف و سازوکار آن دعوت کند، آن را قبول نخواهی کرد، باوجود آن آگاه باش که امروز، هدف و مکانیسم بسیاری از اعمالی که از کودکی در ذهن تو جای گرفته را نمیدانی. شاید اولین اشتباه آدم، تقلید کردن از چیزی بدون داشتن درک از هدف و شیوه عملکرد آن چیز بود. برای درک بهتر به آزمایش معروف پنج میمون خوب دقت کن.
یک آزمایشگر، پنج میمون را در یک قفس بزرگ قرار میدهد. در بالای قفس و فراتر از دسترس میمونها، یک دسته موز و زیر موزها نیز یک نردبان میگذارد،
میمونها بلافاصله موزها را تشخیص میدهند و بعد یکی از آنها شروع به بالا رفتن از نردبان میکند. در این حال آزمایشگر او را با یک آبپاش با آب سرد خیس میکند و سپس بر روی میمونهای دیگر نیز آب سرد میپاشد. میمون از روی نردبان پایین میآید و همه برای مدتزمانی روی زمین مینشینند، مرطوب، سرد و مبهوت. اما وسوسه موز خیلی زیاد است و خیلی زودی میمون دیگری شروع به بالا رفتن از نردبان میکند. مجدداً آزمایشگر، میمون جاهطلب و همه میمونهای دیگر را با آب سرد خیس میکند. هنگامیکه میمون سوم سعی میکند تا از نردبان بالا رود، این بار میمونهای دیگر که میخواهند از پاشیدن آب سرد جلوگیری کنند، او را از نردبان پایین میکشند و مورد ضرب و شتم قرار میدهند. بعد از مدتی یک میمون از داخل قفس برداشته شده و یک میمون جدید به قفس آنها اضافه میشود. با مشاهده موز، او ساده لوحانه شروع به بالا رفتن از نردبان میکند. بازهم میمونهای دیگر او را پایین میکشند و کتک میزنند. در این مرحله از آزمایش آزمایشگر یکی از میمونهای اصلی را از قفس برداشته و او را با میمون جدید جایگزین میکند. اکنون دوباره میمون جدید شروع به صعود از نردبان میکند و دوباره میمونهای دیگر او را پایین کشیده و مورد ضرب و شتم قرار میدهند، حتی میمونی که هرگز تجربه خیس شدن با آب سرد را نداشت، در این تجربه مشارکت میکند!!!
آزمایشگر به خارج کردن و جایگزین کردن میمونها ادامه میدهد تا اینکه هیچ یک از میمونهای اصلی در قفس باقی نمیمانند. در کمال تعجب روال به مانند گذشته باقی میماند و بقیه میمونها باوجود اینکه هرگز سرمای ناشی از خیس شدن با آب سرد را تجربه نکرده بودند اما ذهن آنها آموخته بود که هرگز تلاشی برای به دست آوردن موزهای بالای قفس انجام ندهد. احتمالاً اگر از آنها سؤال میشد چرا این کار را میکنید میگفتند اینجا روال به این شکل است !!! وقت آن است که از خود بپرسی : “آیا این اتفاق در زندگی من هم افتاده است و اگر اینطور است، در مورد آنچه میتوانم انجام دهم.
معنای شرک و نسیان در طریقت بنی آدم
طلسم نسیان چیست؟
در آن بعد که تو به آن دنیا میگویی، طلسمی به نام نسیان فعال است.
کاربرد این طلسم کشیدن پرده فراموشی بر ساکنین آنجاست ، پس به کمک فرشته قلم او را بیاثر کن.
“کمرنگترین جوهرها از قویترین حافظهها ماندگارتر است.”
شرک چیست ؟
اگر نیک بنگری درخواهی یافت که آدمی در دنیای درون خود تنهاست و در دنیای مشترک بیرون است که روابط او شکل میگیرد. این شکلگیری روابط، تنها با حفظ محوریت دنیای درون میسر میشود.
انگار که این سایه ای از دنیای بیرون توست که مدام در دنیای درون منعکسشده و درعینحال از آن نیز تأثیر میپذیرد.
ارتباط این دو دنیا یا دو فضای مختلف را از طریق درک الگوی موبیوس میتوانی ادراک کنی.
اگر میخواهی که پادشاه را ببینی اول باید هرآنچه در دنیا هست را همچون یک سامانه و سیستم منسجم از او در نظر بگیری، بهزودی به تو خواهیم گفت که جایگاه اختیار در این مجموعه واحد و منسجم کجاست؟
بگذار تا با مثالی این موضوع را شفافتر بررسی کنیم: وقتی پستچی بستهای برایت میآورد آیا تحویلدهنده اداره پست است یا شخص پستچی؟
شاید جوابت “پستچی” باشد که در جواب باید گفت: “اگر به نامه شما خسارتی وارد شود پستچی پاسخگوی شماست یا اداره پست؟” شاید بگویی: “اداره پست”، بله صحیح است ولی دقیق نیست، ما میتوانیم ساعتها برای رد یا قبول هرکدام استدلال بیاوریم ولی نیک که بنگری خواهی دید که هر دو یکی هستند و تا زمانی که جدایشان بدانی و نتوانی “وجود واحد” پست را درک کنی، اسیر شرک خواهی بود پس خوب در اینباره تأمل کن.
کلام آخر
تمام آنچه خواندی نقشه راهی بیش نیست که در قالب کلمات ترسیمشده است و برای درک بعضی از خطوط آن نیاز به صرف زمان و انرژی زیادی داری، تا مفهوم در پس کلام را به درستی دریابی.
پس به آن “توجه” کن.